غیر از این عکس حرف دیگری در سوگ این دو جوان پاک و آزادیخواه ندارم




سحرگاه امروز، پنجشنبه هشتم بهمن ماه، دو جوان پاک ایرانی، بنامهای محمدرضا علی زمانی و آرش رحمانی پور، به دست دژخیمان ولایت وقیح و به جرم جنگ با خدا به چوبه دار آویخته شدند. این دو جوان آزادیخواه که از پس سی سال ظلم و ستم روضه خوانها و ازپی سی سال خفقان و بخاطر شعار الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور دستگیر شدند، با هیچ انسانی سر جنگ نداشتند بجز دیکتاتور و سرکوبگرانش. اما با انتشار حکم بیدادگاه فرمایشی جمهوری اسلامی، و اعدام این دو به جرم جنگ با خدا، علی خامنه ای از امروز رسما ادعای خدایی کرد. ننگ بر تو سیدعلی خامنه ای... ای ضحاک زمانه.. ای خونخوارترین رهبر دنیا... مرگ بر دیکتاتور را که منظور تو هستی، جنگ با خدا اعلام میکنی؟ ننگت باد. ما ایرانیان به تو و تمامی بندگان درگاهت قول شرف می دهیم که انتقام تمامی خونهای جوانانمان را خواهیم گرفت.... ما نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم. ما ملت ایران می دانیم که تمامی اعدامها، شکنجه ها و زندانی کردنها فقط با دستور تو صورت میگیرد

خامنه ای، خدای تازه ظهور کرده، چند روز پیش در دیدار با عده ای که بنام مازندرانی ها و آملی ها به بارگاهش آورده بودند، در ترس و وحشت وافر از حرکت مردمی در 22 بهمن، آنچه توانست تهدید کرد و به حادثه ی خونین آمل در سی سال پیش اشاره کرده و گفت: عده ای چپ نما در اوائل جمهوری اسلامی در شهر آمل حرکتی کردند، چند روز حرکات مسلحانه و سپس پایان خونین آن. علی خامنه ای بصورت تحریک آمیزی به آن وقایع مربوط به سی سال پیش اشاره کرد تا بتواند غیرمستقیم، جنبش امروز ملت ایران را به آن ماجراجویی کودکانه چند ده نفر مربوط به سی سال پیش تشبیه کند، و از به اصطلاح مردم خود می خواهد که در صحنه باشند. اما این خدای تازه ظهور کرده گویا نمی داند که اکنون مردم با چهره واقعی حاکمیتی آشنا شده اند که خود او در صدر آن قرار دارد. مردم در مقابل خود فقر و ظلم و ستم را می بینند. مردم درمقابل خود بیکاری و گرانی و فلاکت کارگران را می بینند. مردم به نتیجه رای خود در انتخابات نگاه می کنند و به سرکوب خونین خویش. مردم سپاهی و بسیجی ولباس شخصی، و نان به نرخ روز خوران درمقابل خود می بینند
اما علی خامنه ای نگفت که هزاران زندانی بعد از کودتا را به چه حقی دستگیر کرده اند و اگر همه این دستگیریها به فرمان خود او نبود، چرا در همین سخنرانی به آن اشاره نکرد. این خدای تازه ظهور کرده با همه ی این پریشان گوییها ثابت کرد که از حرکت مردم در روز 22 بهمن به شدت وحشت دارد
خامنه ای و شرکایش اینروزها از هر بهانه ای استفاده می کنند تا با سخنرانی های مثلا آتشین، با تهدید و اتهام، مردم را از به میدان آمدن در روز 22 بهمن در سراسر جهان بترسانند. خامنه ای زبان به توهین می گشاید و مردم و جوانانی که فقط حقوق انسانی خود را مطالبه می کنند، دشمن، توطئه گر، عامل بیگانه، و مشتی فریب خورده می نامد. البته از نظر من این آخری کمی درست است. بسیارند جوانان ناآگاه داخل و در خارج کشورمان که به دنبال به اصطلاح اصلاح طلبانی مانند موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی رفسنجانی راه افتاده اند. اعدامهای امروز باید باعث شده باشد کسانی را که خیال خام اصلاح این رژیم سراسر فاسد را دارند از کرختی خواب غفلت بیرون آورده باشد. موسوی، کروبی و دیگران باید بدانند که ما مردم دیگر دست آنها را خوانده ایم. اگر بواقع به دنبال آزادی انسانهای شریف ایرانی هستند، هرجه زودتر باید تکلیف خود را با مردم روشن کنند. یا باید همچنان سابق عضو باند جنایتکار رژیم جمهوری اسلامی باشند، و یا اینکه با کل نظام خداحافظی کرده و به مردم بپیوندند


هموطنان، در روز 22 بهمن در سراسر دنیا، باید از چهاردیواری ایدئولوژی بیرون بیاییم و فقط برای چند ساعت یکصدا و با اتحادی تاریخی فریاد مرگ بر جمهوری اسلامی را در سراسر گیتی فریاد کنیم. جهانیان باید بدانند که چه جنایاتی در کشور ما درحال انجام است. بخاطر داشته باشید که اعدام این دو جوان پاک و بی گناه، مسئولیتی را به گردن همه ی ایرانیان خارج از کشور گذاشته و آن اینکه فعلا باید ایدئولوژی سیاسی خود را کنار بگذاریم و یکدل و یکصدا جنایات رژیم روضه خوانها را افشا کنیم. من و تو در مقابل اعدام امروز مسئولیت داریم
علاوه براعدام این دوجوان آزادیخواه، 63 نفر دیگر در سراسر ایران به جرم مبارزه با خدا، در انتظار اجرای حکم اعدام هستند. این فقط من و تو هستیم که در خارج از ایران با حرکتمان، با یکدلی و اتحاد، خارج از زندان ایدئولوژی می توانیم از ادامه ی اعدامها جلوگیری کنیم. فقط من و تو هستیم که می توانیم این خدای خودساخته را به زیر بکشیم. کسانی که در روز 22 بهمن بخواهند به دنبال گروه بندی و نفاق بین صفوف ایرانیان باشند، از هرگروه و سازمانی، مطمئنا به کشورشان، به ملت ایران، و به این جوانان درخون غلطیده خیانت کرده اند

این عکس را حتما به ایران بفرستید

از همه ی شما هموطنانم خواهش میکنم که روی عکس زیر کلیک کنید تا بصورت بزرگتر ببینید،  و سپس عکس را ذخیره کرده و برای همه ی دوستان و آشنایانتان در ایران بفرستید.  این کمترین کاریست که می توانیم در راه آگاه کردن جوانانمان انجام دهیم.  سپاس از همه ی شما

یادم ترا فراموش، سیدعلی خامنه ای




با تشکر از دوستی که متن این نامه را برای من ایمیل کرد. سپاس از تو هموطن خوبم

یادم ترا فراموش سید علی خامنه ای

آیا به یاد داری که ٤٦ سال پیش، یعنی در سال ١٣٤٣ تو و دوستانت نامه ای به نخست وزیر وقت امیرعباس هویدا نوشتید؟ آیا به یاد داری که از نخست وزیر چه سئوالاتی کردی؟ یا اینکه طبق معمول هم خودت، و هم دوستانت این نامه و محتوی آن را به باد فراموشی سپردید؟ اما من به یادتان می آورم. این نامه ی شما به اصطلاح علمای دین است به امیرعباس هویدا، نخست وزیر آنزمان ایران

نامه علماء دین به نخست وزیر ١٩/١١/٤٣

ما نمی دانیم متصدیان امور چه فکر می کنند و درنظر دارند این مملکت را به کجا بکشانند؟ آیا در این مملکت مردم حق هیچگونه اظهارنظر در سرنوشت خود باید نداشته باشند؟ خفقان، محدودیت، سانسور و تفتیش عقاید از یک طرف و شکست اقتصادیات و تصاعد هزینه های کمرشکن زندگی از طرف دیگر، ملت را از پای درآورده. اگر کسی از وضع موجود اظهار نارضایتی کند، سیاهچال زندان و سپس حکم دادستانی ارتش زندگی تیره او را تیره تر می نماید. آخر در کدام کشور و در کدام گوشه ی جهان تا این حد فشار، اختناق، حبس، زجر، شکنجه، ترور افکار برمردم حکومت می کند؟
در جهان امروز کجا معمول است عده ای مطلق العنان حاکم مطلق بر جان و مال و ناموس مردم باشند، و کسی حق فریاد نداشته باشد؟
آیا این قسم حکومت در بین ملل نیمه وحشی آنهم در دوران حکومت فردی، از پست ترین انواع حکومت ها شمرده نمی شده است؟
آقای هویدا شما سری به زندانها بزنید و بپرسید این اصناف مختلف زندانی، علما و وعاظ، اساتید دانشگاه، دانشجویان، تجار و اصناف به چه جرمی مدت ها در زندان بسر میبرند؟

امضاء کنندگان: سید علی خامنه ای، حسینعلی منتظری، اکبر هاشمی، محمدعلی گرامی، ابوالقاسم خزعلی، علی مشکینی، صادق خلخالی، احمد جنتی، محمدتقی مصباح یزدی، حسین نوری، علی اکبر موسوی

یادم ترا فراموش سید علی خامنه ای، ای رهبر مستضفان، و رهبر مسلمانان. حال این نامه را به یاد آوردی؟ اگر نه، باید گفت تف برشرفت
آقای خامنه ای، اکنون شما به عنوان حاکم مطلق العنان کشور و ملت درمانده ایران باید به این سئوالات ملت ایران، جوانان ایران، زنان ایران، و شاید تمامی مردم دنیا پاسخ دهی
یادم ترا فراموش سید علی خامنه ای! آیا در زمان آن یکی خدا هم به اندازه ی امروز زندانها مملو از جوانان و مبارزین کشورمان بود؟ سید علی خامنه ای، آیا در زمان آن یکی خدا هم تا این حد و اندازه جوانان ما را شکنجه می کردند، می کشتند، و اجسادشان را حتی به پدرو مادر داغدیده شان نمی دادند؟ آیا در آن زمان نیز به زنان و دختران ما در سیاهچالها تجاوز کرده و می کشتند، و سپس بی شرمانه اعلام می کردند که اصلا چنین کسی وجود ندارد؟ م

یادم ترا فراموش خامنه ای جنایتکار
آیا خودت تاکنون به سیاهچالهای حکومت اسلامی سر زدی تا ببینی دژخیمان و جیره خواران ولایت وقیح با مردم و جوانان و زنان و دختران ما چگونه رفتار می کنند؟ آیا تاکنون دیدی که چگونه جوانان آزادیخواه ما را زیر شکنجه های قرون وسطی به قتل می رسانند؟ آیا در رژیم گذشته دخترت را دستگیر کردند و پس از تجاوزهای وحشیانه جسد نیمه جانش را سوزاندند و در بیابان رها کردند؟ آیا وقتی برای دریافت اطلاع از وضعیت فرزندت به زندانبانان مراجعه کردی تو را با کتک و توهین و ناسزا به بیرون پرت کردند؟ نـــــه... علی خامنه ای تو هرگز چنین وضعیتی را ندیدی. اما بزودی خواهی دید. من به عنوان یک جوان ایرانی به تو قول میدهم که خواهی دید

یادم تو را فراموش رهبر مستضعفان
آیا در زمان قبل از فتنه ی خمینی هم دولت در تمامی ارکان خانواده ها جاسوسی و دخالت میکرد؟ آیا تاکنون در تاریخ ایران حکومتی کثیف تر از حکومت تو شناخته شده؟ حکومتی که تمامی جوانان ما را به بیراهه کشانده، حکومتی که با خرج میلیونها دلار از ثروت ملی، خود موادمخدر بین جوانان تقسیم میکند، چون حکومت کردن برعده ای معتاد خیلی راحت تر از حکومت بر عده ای آگاه است

یادم ترا فراموش خامنه ای ایران ویرانساز

در کدام صفحه از صفحات تاریخ ایران، حکومتی را سراغ داری که با تمامیت ایران و ایرانی و هویت ایرانی مخالف بوده باشد؟ تاکنون کدامین حاکم مطلق العنانی همانند تو مخالفین خود را به جرم جنگ با خدا به پای چوبه دار فرستاده؟ یادم ترا فراموش سید علی خامنه ای، حکومت ننگین اسلامی که خمینی و تو رهبران آن هستید نه تنها فجیع ترین جنایات را درحق ملت ستم کشیده ی ایران انجام داد، بلکه با ایجاد گروههای تروریسم بین المللی حتی نام اسلامتان را نیز به کثافت کشید، یادم ترا فراموش سیدعلی خامنه ای، تو و حکومت ولایتی تو نه تنها به ملت ایران بلکه به اسلامتان نیز خیانت کردید. مطمئن باشید که لعنت ابدی نسل پشت نسل ایرانیان بدرقه راهتان خواهد بود

دوستان و هموطنان خوبم، از همگی تقاضا می کنم در نشر و پخش متن این نامه، بخصوص درمیان جوانان ایران بکوشید، تا بتوانیم مبارزین داخل ایران را اندکی آگاه سازیم تا در دامن هیچکدام از اعضای این فرقه ی کثیف نیفتند. سپاسگزارم




گرامیداشت خاطره ی نــدا


امشب، شنبه بیست و سوم ژانویه، برابر با سوم بهمن ماه، به دعوت ماکان کاسپین، نامزد ندا آقاسلطان، به مناسبت بیست و هفتمین سالگرد تولد ندا، ایرانیان، چه در ایران و چه در سراسر دنیا، با شمع ها و گلها به ندای ماکان پاسخ دادند و سالگرد تولد ندا را در سکوت و با شمع و گل گرامی داشتند

من هم به همراه دوستانم در گردهمآیی هموطنانم در میدان اصلی استکهلم شرکت کردم. تعداد زیادی نیامده بودند، شاید بخاطر اینکه هوا خیلی سرد است، اما همان تعدادی که آمدند شور آفریدند، همه با پرچم ایران و شمع و گل و عکسی از ندا، تولد سمبل جنبش آزادیخواه ملت ایران را گرامی داشتند. این گردهمآیی درسراسر دنیا چنان اثرگذار بود که برنامه 3 رادیو سوئد در بخش خبری خود به مدت 4 دقیقه گزارش از گردهمآیی ایرانیان پخش کرد
یکی از جالب ترین مسائلی که همیشه در تظاهرات ایرانیان استکهلم می دیدم، حضور یک مرد خارجی بود، و خیلی مایل بودم که او را بشناسم. امشب از سر کنجکاوی با او حرف زدم. یک مرد آلمانی ست که با پرچم ایران همیشه در اکثر تظاهرات ایرانیان شرکت می کند. نامش مارتین است و در سوئد زندگی میکند. می گوید: مدتی با یک زن ایرانی زندگی کردم، فرهنگ شما ایرانیان، تاریخ شما، ایستادگی شما درمقابل ظلم در سراسر تاریخ، خصوصیت های فردی و اجتماعی شما، مرا مجذوب ایرانیان کرده است. و حالا نه به دلیل اینکه یک زن ایرانی داشتم، بلکه بخاطر دوستان بسیار عزیز ایرانی که دارم، خودم را مسئول میدانم که در تمامی اعتراضات شما شرکت کنم و منهم به سهم خودم به عنوان یک انسان به انسان ستیزی رژیم حاکم بر ایران اعتراض کنم. درود بر تو مارتین، انسانی که فقط بخاطر انسانها به ظلم اعتراض میکنی
دوستان خوبم، بخاطر داشته باشیم که جنبش آزادیخواه ملت ایران، با این گردهمآیی ها، و با این بزرگداشت ها، زنده خواهد ماند و کشور و ملت ما را به آزادی خواهد رساند. از همه ی هموطنانم در سراسر دنیا ملتمسانه تقاضا می کنم که هیچکدام از این تظاهرات و گردهمآیی ها را از دست ندهید. سعی کنید که همیشه سهمی در اعتراض به رژیم روضه خوانها داشته باشید. ما و بویژه پدران و مادران ما به ایران و ایرانی بدهکاریم. این بدهی را با شرکت در اعتراضات باید پرداخت کنیم. بهرحال آرزوی آن را دارم که ما ایرانیان به آن آگاهی و بینایی که لازمه زمان حاضر کشورمان، لازمه ی آینده ی کشورمان و شدیدا مورد نیاز آزادیخواهان داخل کشورمان است برسیم و برای مدتی کوتاه هم که شده فلسفه ی سیاسی و مذهبی خود را کنار گذاشته و اندکی نیز به فکر آینده ی کشوری باشیم که سنگش را به سینه می زنیم







Martin


ایران بر لبه ی پرتگاه


هموطنان عزیزم، ایران بر لبه ی پرتگاه قرار گرفته، نه به دست امپریالیسم و یا استکبار جهانی، سوگند به خاک کوروش بزرگ و سوگند به تمامی گلهای ایران، که به دست خودمان کشورعزیزمان را برلبه ی پرتگاه قرار داده ایم، نه از سر آگاهی، بل از نادانی و ناآگاهی، از پس سی و یک سال تاریخ تاریک، و در زندانی به وسعت ایران، بنام آزادی و با هدف رسیدن به دموکراسی باردیگر درحال تکرار تاریخ هستیم. عزیزان من آگاه باشیم، در ایران بین دوجناح از رژیم روضه خوانها جنگ قدرت آغاز شده، یک طرف از این جنگ ایران ویرانساز از ساده اندیشی و آزادیخواهی شما عزیزان ایران درحال سوء استفاده است. یکبار قبلا همینجا نوشتم که موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی هرگز نظامی را که در آن به نام و مقام رسیده اند فدای ملت نخواهند کرد. در یک ماه گذشته اینان یکبار دیگر نشان دادند که هنوز به خمینی جنایتکار که از ایران و ایرانی متنفر بود اعتقاد و ایمان دارند و حاضر نیستند به بانی جنایتکار رژیم جنایتکارتر ولایت فقیه کمتر از گل گفته شود

کسانی که کورکورانه به دنبال این جماعت بی وطن و بی وجدان راه افتاده اند، همان بلایی را برسر ملت و خودشان خواهند آورد که به اصطلاح روشنفکران در سال ۵۷ برسرمان آوردند. اگر با دقت اخبار مربوط به ایران را دنبال کنید خواهید دید که از هیچکدام از گروههای سیاسی و مثلا اپوزیسیون صدایی درنمی آید. این سکوت دلیل دارد که به آن اشاره خواهم کرد. من همینجا بگویم که ازنظر من هیچ اپوزیسیونی در خارج از ایران وجود ندارد، آن چیزی هم که به نام گروههای سیاسی وجود دارند، فقط به فکر به قدرت رسیدن خود هستند و کودکانه تنها راه نجات ایران را به قدرت رسیدن فلسفه ی سیاسی خود می دانند همین و بس.ازسوی دیگر تجزیه طلبان و دشمنان ایران هم مثل گرگها دورخیز کرده اند تا به خیال خام خود در یک لحظه ایران را ببلعند، اینان منتظرند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند. اما بقول معروف کور خوانده اید حضرات. ملت ایران دیگر ملت سال ۵۷ نیست. همین که من اینجا می نویسم و آن دیگری در یک وبلاگ دیگر و هزاران هزار جوان دیگر که می نویسند و یا میگویند، باعث میشود تا ملت ایران، جوانان ایران، پدران و مادرانمان را آگاه کنیم و نخواهیم گذاشت یکبار دیگر تاریک اندیشان به اصطلاح روشنفکر برای ملت ایران راه تعیین کنند. ما راه خود را انتخاب کرده ایم: استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی. همین و بس. دیگر به هیچ عنوان تن به هیچ نوع دیکتاتوری نخواهیم داد، چه دیکتاتوری پرولتاریا باشد چه دیکتاتوری سلطنتی. خنده دارتر از همه اینست: سازمانی که دستش به خون جوانان ما آغشته است از ما می خواهد که اجازه دهیم آنها هم جمهوری دمکراتیک اسلامی را درکشور ما آزمایش کنند. گویی ملت ایران موش های آزمایشگاهی هستند که هرگروهی و هرکس و ناکسی بخواهد تز احمقانه ی خود را با به ذلت کشاندن آن ملت آزمایش کند. بهرحال باید بهوش باشیم، اولین بمب جنگ داخلی را در ایران منفجر کردند، این آغازیست برهمان عملیات کشتار که سپاه پاسداران در عراق انجام میدهد. این آغازیست بر یک جنگ رسمی قدرت در ایران بین قدرت طلبان. این رژیم به این راحتی تسلیم نخواهد شد، رژیم روضه خوانها تا هزاران تن از جوانان ما را به خاک و خون نکشد دست از قدرت برنخواهد داشت. اکنون ملت ایران درمقابل سفاک ترین و بی رحم ترین نظام دنیا درحال جنگ است. تنها وظیفه من و تو اینست که فلسفه ی سیاسی خود را برای اندک زمانی فراموش کرده و همگان درسراسر دنیا یکی شویم تا بتوانیم با قدرت هرچه تمامتر هموطنانمان را در داخل ایران پشتیبانی کنیم و جهانیان را مجبور سازیم که به یاری ملت ایران برپاخیزند
وسایل ارتباط جمعی لس آنجلسی که در سی سال گذشته بزرگترین خیانتها را به ملت ایران روا داشتند در این روزها که باید تنها وسیله ی آگاه سازی و باعث بیداری ملت ایران شوند، هنوز هم هرروز شخصی یا طرحی را علم می کنند و از مردم ناآگاه برای ادامه ی زندگی شاهانه شان پول جمع می کنند آنهم با این تهدید که اگر پول ندهید این برنامه قطع خواهد شد. ننگ بر همه ی آنانی که هنوز به فکر خویشند. این برنامه ها باید قطع شود. قطع این برنامه ها بزرگترین کمک به آگاهی ملت درمانده ی ایران خواهد بود. کمک مالی به اینگونه برنامه های لس آنجلسی خیانتی ست که ایرانیان نسبت به ملت و میهن خود انجام می دهند
مطلب مهم دیگری که میخواستم بگویم اینست: حدود دو سال پیش این عکس از پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا به بیرون درز کرد. این عکس نقشه ی غرب به سرکردگی انگلیس و آمریکاست برای منطقه. اجرای آنهم با تصرف عراق و افغانستان و تازگی ها ایجاد جنگ در یمن آغاز شده. اگر انسانهای این منطقه آگاهی پیدا نکنند بزودی این نقشه عملی شده و کشورها را بین خود تقسیم خواهند کرد. خواهش میکنم خیلی دقیق به این نقشه نگاه کنید. این نقشه چون در اندازه ی خیلی کوچکی هست اسامی کشورها با مشکل خوانده میشود، ولی بهرحال میشود خواند. بخوانید، بدانید و دیگران را نیز آگاه کنید. فردا شب دومین بخش مقاله: «ازماست که برماست» را ادامه خواهم داد. تنها خواهش من اینست که سایر هموطنان و دوستان خود را از این موضوع آگاه کنید و نقشه ی طراحی شده برای منطقه را به آنان نیز نشان دهید. سپاسگزارم




آخوند جنایتکار حائری شیرازی، نماینده مجلس خبرگان و امام جمعه شیراز، در یک برنامه از تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی بسیار صریح و روشن به طرفداران نظام و نیروی انتظامی دستور داد تا آنجائی که می توانید معترضین را بجای دستگیری بکشید، هرچه بیشتر بکشید بیشتر به نفع نظام است. وی گفت دستگیری معترضین باعث عزیز شدن و مظلوم شدن آنهاست، دستگیری فایده ای برای نظام ندارد. اما مطمئن باشید که اگر همشان را هم بکشید هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. وی همچنین اعتراف کرد زمانی که موسوی تبریزی دادستان کل کشور بود، 30 نفر را در یک تظاهرات عصر یک روز دستگیر کردند، و آقای موسوی شب خبر اعدام آنها را از رادیو و تلویزیون به مردم اطلاع داد، و هیچ اتفاقی هم نیفتاد

در این ویدئو، حائری خیلی ابلهانه به یک موضوع مهم دیگری نیز اشاره میکند و آن اینکه رهبر، یعنی ولی فقیه نیازی به حفاطت با گارد ویژه و یا نیروی انتظامی ندارد، چون مردم حافظ اوهستند. اما اگر ولایت از طریق دیگری کسب شده، موضوع دیگریست و می توانند از او محافظت کنند. اگر برای حفاظت از ولی فقیه نیروی انتظامی نیاز بود، ولایت باطل است چون از طریق دیگری کسب شده
این ویدئو با تلاش فراوان مقامات جمهوری روضه خوانها از یوتیوب حذف شده، اما هموطنان دیگری توانسته اند دوباره آن را در یوتیوب قرار دهند. اما ممکن است مقامات رژیم بتوانند آن را دوباره حذف کنند، تا حذف نشده حتما با دقت ببینید
این اظهارات یک مقام رسمی جمهوری اسلامی از رسانه رسمی کشور است که بصراحت اعلام میکند که معترضین را دستگیر نکنید بلکه براحتی بکشید و مطمئن باشید که هیچ اتفاقی نخواهد افتاد
درضمن یک لینک هم اینجا میگذارم که اگر خواستید این فیلم را بصورت ویندوز مدیاپلیر از اینجـــا دانلود کنید



از چاله درآمدیم و در چاه شدیم


تاریخ در کشورمان تکرار میشود. بدون اینکه من و تو به آن آگاه باشیم. اگر حوصله ای بخرج دهی و اندکی از وقتت را بخاطر کشورت تلف کنی و در اینترنت، یعنی جهان مقابل چشمتان، بچرخی و بجویی و بخواهی که در این باره بیشتر بدانی، همانند من درخواهی یافت که تاریخ خیلی زودتر از آنچه که اندیشه میشد... تکرار میشود. تمامی عکسها و فیلمهایی که از ایران به دست ما خارج نشینان میرسد سندی است بر تکرار کردن تاریخ به دست خودمان. در سال 57 عده ای که خود را خیلی آگاه و دانا و سیاسی می دانستند، چون چند جلد کتاب خوانده بودند برآن شدند که بدون تأمل و کالبدشکافی جامعه با رژیم آنزمانی حاکم بر کشورمان مقابله کنند، بدون اینکه هدف مشخصی داشته باشند. تا آنجایی پیش رفتند که اندیشه ی استفاده از خرافات و مذهب مردم آنان را وادار به طرفداری بی چون و چرایی از آخوندی بنام خمینی ساخت که خود اعتراف کرد هیچ احساسی نسبت به ایران ندارد. به گفته ی بزرگترها، در آن روزها هرکسی اعتراض میکرد میگفتند که: «ای بابا... صبر کن این بره... بعدا همه چیز درست میشه.. اگه این نباشه خود ما همه چیز را درست می کنیم، چون دیگه قدرت از آن ماست». زهی افکار کودکانه... زهی خجالت
اما همه ی آنانی که این بلا را بر سر من و تو نازل کردند، خود به ینگه دنیا گریخته و زندگی آرام خود را به قیمت زندگی من و تو ادامه دادند. امروز هم فرزندان و نوادگان همانها درست همانند سال 57 می خواهند همان بلا را بار دیگر برسرمان نازل کنند. کاری که آن به اصطلاح آگاهان و سیاستمداران آنروزی بر سر من و تو آوردند این بود: از چاله درآمدیم و بر چاه شدیم
امروز نیز چون رهبریت مشخص، و سازماندهی درستی نداریم بار دیگر همان بلا را خودمان برسرمان خواهیم آورد، و فردای آنروز فریاد خواهیم کرد که: من نبودم دستم بود، تقصیر آستینم بود

ما ایرانیان همیشه قربانی نابخردی خود و نابخردی و نابلدی نخبگانمان بودیم و هستیم. خود را فدای کسانی می کنم که اصلا آنان را نمی شناسیم، نابخردانی که برایند ویرانگر ندانمکاریها و حماقت های خود را به حساب توطئه ی آمریکا و اروپا و جن و پری می گذارند اما خود هیچ مسئولیتی را به گردن نمی گیرند، و ما را نیز در نابخردی خود شریک کرده و براحتی به ویرانگری ناآگاهانه ی خود ادامه می دهند. گویی ما مشتی چهارپای نابخرد و بی اختیاری هستیم که هرکس و ناکسی هر بلایی را که خواست می تواند برسر ما بیاورد. ما خویشتن را فدای کسانی و راه هایی می کنیم که خود هیچ از آن نمی دانیم. اما بجای مسئولیت پذیری، با دلایلی مسخره این و آن را مسئول سیه روزی خود می خوانیم. درچند دهه اخیر دراثر تبلیغات ویرانگر همان نخبگان نابخرد، فرار از مسئولیت به یک عادت ملی بدل شده. عادت شومی که تا اینجای زمانه چند نسل را تباه کرده و چنانچه این عادت را ترک نکنیم، بدون شک سرنوشت نسل ما و نسلهای بعدی را و درنهایت حتی خود ایران را هم نابود خواهد ساخت
ما باید به خود آییم و بدانیم و شهامت گفتنش را داشته باشیم که این رژیم روضه خوانها را خود ما، بویژه نخبگان ما برسر کار آوردند. ادعای اینکه این رژیم، رژیم ما نیست خود فریب دادن است و همان فرار از مسئولیت که نخبگان نسل پیشین مرتکب شده و هنوز هم حاضر به مسئولیت پذیری و اعتراف به اشتباه خود نیستند. همان نخبگانی که این رژیم ضد ایرانی و بی فرهنگ و بی آبرو را بر ما حاکم کردند
امروز جوانان ما به این دلیل به خاک و خون می غلطند که چون نخبگان نابخرد نسل پیشین، نخواستند دست از این فریب «فرار از مسئولیت» برداشته و بپذیرند و بگویند که ناآگاه بودند و اشتباه کرده اند، همان نابخردانی که می توانستند با حقیقت گویی در همان سالهای اولیه ی فتنه ی خمینی، باعث می شدند تا مردم به مقابله با رژیم روضه خوانها برخیزند و رژیمی که هنوز محکم نشده بود را از بین ببرند. اما آن نخبگان نابخرد با عدم اشتباه پذیری خود کاری کردند که جوانان ما امروز با دست خالی به میدان رژیمی بروند که سی سال زمان داشته تا دندان مسلح شود و انواع و اقسام تیم ها و لشگرهای ترور و تجاوز و سرکوب و أدمکشی را هم تربیت کند. دقیقا به همین دلیل نسل امروز ایران، قربانی نسل پیش از خود است و اینک مشغول پاک کردن کثافتکاریهای همان نسل نابخرد و خودخواه است. اما این لکه هایی که مشتی ناآگاه و بی وجدان بنام نخبه و روشنفکر و سیاسی بر دامان ایران نشاندند تنها با خون نازنین ترین دختران و پسران ما پاک خواهد شد
ما باید بدانیم و ایمان داشته باشیم که هر فرد، خانواده، و هر ملتی همان برداشت میکند که خود کاشته است. همانگونه که همیشه گفته و نوشته ام تمامی مشکلات ما ریشه در درون ما و ریشه در پندارهای ما و هنجارهای اجتماعی ما دارد. اگر ملتی خردمند و هشیار و مسئولیت پذیر باشیم، حتی اگر تمامی کشورها هم دست بدست هم دهند، بازهم قادر نخواهند بود که برعلیه ما توطئه ای را انجام دهند. ما ملت ایران همیشه قربانی خود وبویژه قربانی جهل و جهالت و خودخواهی نخبگان خود بودیم و هستیم. اکنون هم همان تاریخ و نابخردی را نسل حاضر تکرار می کند که سی و یک سال پیش نسل پیشین مرتکب شده است


این نوشته را ادامه خواهم داد. از همه ی شما هموطنان آگاه که دل در ایران دارید و آرزوی ایرانی آباد و متمدن را دارید می خواهم که نظر دهید و یا مطالب خودتان را به آدرسی که در پایان این نوشته است برای من بفرستید تا منتشر کنیم و همانطور که همیشه گفته ام بتوانیم باهمدیگر و از همدیگر بیآموزیم
این فیلم را با دقت نگاه کنید. دقیقا تکرار صحنه هایی ست که در سال 57 بوقوت پیوست. فیلمهای آنزمان را براحتی می توانید در یوتیوب پیدا کنید. تا بدانید که نسل ما نا آگاهانه تاریخ را تکرار میکند




تظاهرات در استکهلم



چند وقت پیش از یکی از دوستانم سئوال کردم که چرا در هیچکدام از گردهمائی های ایرانیان، چه تظاهرات و چه مهمانی و جشنها شرکت نمی کند. گفت تا چند سال پیش این کار را میکردم اما همیشه و هربار که در جمع هموطنانم حضور یافتم با دلی شکسته برگشتم. من آن موقع معنی پاسخ او را درک نکردم. اما اکنون منهم همان درد را در قلبم احساس میکنم و تازه می فهمم که آن دوست چه می کشد. اگر متوجه شده باشید من هرگز از تظاهرات ایرانیان در وبلاگ خودم مطلبی ننوشتم، چون هربار که در تظاهرات شرکت کردم، بی پرده بگویم: درنهایت اندوه، متوجه آن مشکل بزرگ اجتماعی مان شدم و درد آن دوستم را با تمام وجودم لمس کردم. نمی دانم چرا، اما همیشه دراینگونه گردهمایی های هموطنانم برخورد هست، چندگانگی هست، دوری از یکدیگر را براحتی می توانی لمس کنی. خودخواهی ها و خودبینی های ما حتی در این لحظات بسیار تاریخ ساز کشورمان، که هموطنانمان با دست خالی رو در روی رژیم تا دندان مسلح ایستاده اند، ما را از یکدیگر جدا می کند. نمی دانم چه وقت و چگونه بیدار خواهیم شد، گو اینکه همه مان خودمان را بیدار، آگاه، دانا و سیاستمدار می دانیم. همه ی ما دانشمندانی هستیم که درهر موردی سخنی برای گفتن داریم، با این وجود نمی دانم ملتی که انقدر آگاه، دانا، و سیاستمدار و مبارز هستند، چگونه بیش از سی سال کثیف ترین قشر جامعه را برخود حاکم کرد


بگذریم در این مورد بعدا بیشتر خواهم نوشت. اما درحمایت از آخرین تظاهرات هموطنانمان در داخل ایران، وبرای گرامیداشت یاد جان باختگان راه آزادی در آن روز تعدادی از هموطنانم در مقابل سفارت جمهوری خامنه ای گرد هم آمدند، و برای اولین بار دیدم که انسانهای ایرانی با عقاید سیاسی گوناگون، به راحتی و بدون درگیری شانه به شانه ی یکدیگر به جنایت های رژیم قرون وسطی اعتراض کردند. میخوام بگم خیلی خوشحالم، آنشب اشک ریختم، اما اشک شادی، اشکی که آرزو میکنم باری دیگر سرازیر شود، اشکی از شوق اتحاد و یگانگی هموطنانم بدون دخالت فلسفه ی سیاسی شان. شاد باش هموطن، اینگونه گردهمائی ها ما را بیشتر به اتحاد و یگانکی خواهد رساند که لازمه ی مبارزه با رژیم فاسد حاکم بر کشورمان است. همه تان را دوست دارم. فدای آنانی که در هوای سرد استکهلم با صدایی گرم، حمایت خود را از هموطنانشان در داخل اعلام کردند
عکسهایی از تظاهرات ایرانیان در استکهلم و یک فیلم را ببینید









سال نومیلادی مبارک باد


سال نو میلادی را به همه ی هموطنان مسیحی ام تبریک میگم..... با اینکه میدونم و خبر دارم که بدتر از ما  تحت انواع و اقسام شکنجه های روحی و جسمی قرار دارند..... اما ..... من ... لیدا ایرانی به همه ی هموطنانم با عقاید سیاسی و مذاهب مختلف قول میدم که بزودی کشور ایران را همانند زمان کوروش کبیر خواهیم ساخت که پیروان همه ی اقوام  و مذاهب و فلسفه های سیاسی بتوانند در کنار هم به راحتی و در آسایش کامل زندگی کنند...... به امید آن روز که دیر نیست